نوروز 92 با هیلدا
امسال عید به من یکی که خیلی خوش گذشت چرا چون با هیلدا جونم بودم پارسال 10 روز رفتم مسافرت بدون هیلدا دلم براش خیلیییییییییی تنگ شده بود ولی امسال به جز 2 روز اولش بقیش با هیلدا بودم و خیلی بهمون خوش گذشت البته سخت هست با بچه اونم شیطون و کنجکاو که با هیچ کسم غریبی نمیکنه و هر جا میره میخواد به همه جا سرک بکشه و به هرچیزی دست بکشهو مامان سمیه همین جور پشت سرش راه بره ولی خوب با تمام سختی خوش گذشت هیلدا جونم روز پنج شنبه اول فروردین با مامان وباباش رفتن اراک دیدن فامیلای بابایی و روز شنبه حدودای ظهر اومدن پیشه ما کاشان خونه بابابزرگم که البته خودشون دیگه چند سال این جا زندگی نمیکنن و رفتن پیشه خدا و خلاصه از شنبه پیش ما بودن ...