هیلداهیلدا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره
همدم و هومنهمدم و هومن، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره

هیلدا پرنسس کوچولوی ما

عکسای مشهد

پیشاپیش 8 ماهگیتو تبریک میگم پرنسس قشنگم   فقط عکسارو میزارم توضیحارو قبلا دادم . فقط اینو بگم اینقدر شیطون شدی مامان سمیه به هیچ کاریش نمیرسه همش میخوای دسستو بگیری به یه جایی بلند شی و هنوز تعادله کافی نداری و ممکنه از پشت بیفتی یعنی امروز من همش پا به پات راه اومدم که نخوری زمین .مامان سمیه به هیچ کاریش نمیرسه امروز منو مامانم از صبح اونجا بودیم که سمیه یه خورده خونرو مرتب کنه   عکسا در ادامه مطلب : عکس خوانوادگی تو حرم اولین باری که رو صندلی غذا نشستی اخه خودت نداری هنوز مامان سمیه تازه میخواد بخره برات     اولین باری که رفتی قهوه خونه     به قول سمیه م...
27 شهريور 1391

مشدی هیلدا

سلام دوست جونای وبلاگیمون هیلدا جونم جونم از چهارشنبه مشهد بوده ودیشب اومده این اولین مسافرت هیلدا جونم به مشهد توی 7 ماه نیمگیشه دومین مسافرت هوایی هیلدا جونمه فعلا هنوز عکساش اماده نیست بعدا میام میزارم   یه خبر مهم : از اونجایی که هیلدا جونم خیلی خیلی ددری تشریف دارن اولین کلمه ای که گفتش دد بود قــــــــــــربـــــــــــــــــــــــونـــــــــــــــــــت برررررم البته امروز هیلدا از صبح یه خورده کم حال بود و همش اب دماخش میومد بعد مامان سمیه نگران بود  چون خداروشکر تا الان هیلدا سرمانخورده بود بردش دکتر که گفته سرماخوردگی نیستش چون خوده سمیه سرماخورده بود و اقای دکتر گفته بود هیچ وقت سرماخوردگی خودت...
20 شهريور 1391

سفرنامه شیراز 1

عزیزم دیروز از شیراز اومده و کلی هم بهش خوش گذشته کلی جاهای دیدنی رفته. (حافظیه . سعدی.باغ ارم .خواجوی کرمانی و......)بقیش یادم نیست تو هواپیماهم دختر خوبی بوده فقط برگشت یه کوچولو گریه کرده . با شیرازیا دوست شده رفته بغلشون باهاشون خندیده و کلی خوش گذشته بهشون .امروزم رفتم خونشون دیدمش عکسای قشنگشو دیدم البته اینا یه سری از عکساس و بقیه دست خاله نازنین و هر وقت بیاره میذارم اینجا. امروز با دهنت یه صداهایی در میاوردی انگار اری ابنبات میخوری خیلی گوگولی بود .وقتی خیلی گشنته یا خوابت میاد و گریه میکنی هی میگی ((نا نا)) خیلی غلیظ البته . خلاصه بگم خیلی جیگری . عکسای عشقم در ادامه مطلب:     ...
12 خرداد 1391
1