یه قدم دو قدم ......
اول از یه خبر خوووووووووووووب :
امتحانام تموم شد خداروووووووو شکر خیلی هم خوب بود
و دومین خبر اینکه
از تقریبا فردای تولد درسا جونم یعنی 5 بهمن ماه هیلدا جونم دیگه کامل راه میره
البته اولش اروم اروم میرفت و میوفتاد ولی الان کمتر میوفته مگر اینکه یه چیزی ببینه و بخواد زود به اون چیز برسه دوباره چهاردست و پا میره از شدت فضولی نه نه کنجکاوی به قول سمیه
30 دی هم واکسن 1 سالگیش رو زده عشقم که اون موقع حالش خوب بود ولی الان از اول هفته هیلدا کم حاله و دونه های کوچولوی قرمز روی دستش زده که به خاطره واکسنش بود یه کوچولو هم تب داشته
و اینکه احتمالا کم حالی و تبش برای مرواریداش بوده چون پریروز دندونای جلوش اون بالاییا جوونه زده
دندونات مبارک عشق کوچولوی من
عاااااااااااااااااااااااااااااااااقتم
یه دونه ای پرنسسم
و اینکه شما عاشق پنگول شدی و میخ پنگول میشه با اینکه مامان سمیه متنفره از پنگول (منم متنفرم ازش) ولی میگه همون یه ساعتی که پنگول میبینی به کاراش میرسه
اینم هیلدا در حال دیدن پنگول خان
هههه اینم مدل جدید خوابیدن در نی نی لای لای 2013
همه عکسای هیلدا پیش من نیست بقیش بعدا اضافه میشه