مرداد و شهریوری که گذشت ...
سلام به روی ماهت تو خودت نمرهٔ بیستی تو مثل هیچکسی نیستی بیست ماهه من الان که واست مینویسم ساعت ۶ صبحه بیست هشتمین روز شهریوره چقدر عدد ۲۸ رو دوست دارم از روزی که تو اومدی تو دنیام ۲۸ عزیزترین عدد دنیا شده برام دلبند مامان توی مرداد و شهریوری که گذشت کلی اتفاقهای یهوی واسمون افتاد که برات میگم چند وقتی یه پیشنهاد کاری خوب از جائی که قبل ازین که بدنیام بیای کار میکردم داشتم اما حتی یه لحظه فکر کردن به کنار تو نبودن نمیذاشت جدیش بگیرم تا اینکه با شرایطم کنار اومدن و قرار شد روزی یکی دوساعت برم و مامان خیلی وسوسه شد ...