پارك با هيلدا جون ددري
دختر عشق آب بازيه من آب ديده و از حالت دستاش معلومه كه چقدر ذوق كرده
احتمالا داري فكر ميكني كه چجوري ميتونم بهش نزديك بشم آخه مامان اينجاست و داره منو شيش دنگ ميپاد
آخجون آب خودش بهتون نزديك شد عاشقتم كه با عشق داري به آب نگاه ميكني
دخترم مامان يكم هنوز مبتدي تو گذاشتن عكس اين چند تا عكس قاطي شد واست ماجراشو ميگم
بعد از يكم آب بازي گذاشتمت رو صندلي كه بشينيم پيش هم و شما غرق كفشت شدي و يك دقيقه بعد راه افتادي به سمت آب با من باي باي كردي و به آب سلام
انقدر شيطون شدي كه همه ي عكس هاتون همين جوريه
عزيزم اين قيافه ي شما قبل از مامان گفتنته
سرسره چپكي بهت حق ميدم منم بچه بودم عاشق اين كار بودم
يكروز با خاله ياسي و مامان زري و پارك
خوشحالي و باي بايت واسه خاله و مامان زري
يعني عاشق اين قيافتم ها
بازم آب
دخترم اگه گفتي داي چيكار ميكني مامان
مثل همه فرشته هاي زميني كوچولو تو هم عاشق گل بو كردني
يكروز كه خيلي از تو خونه بودن خسته شده بودي و قر ميزدي حسابي. رفتيم حياط كه بعد منتهي به كوچه و بعد هم پارك شد
باز هم شما آب ديدي و خيلي بي تعارف و رو در واسي رفتي پيش آقاهه وايسادي و نگاه كردي و ايشون هم كلي واست ذوق كرد
اونروز توي پارك خوردي زمين و چون شلوارك پات بودي يه كوچولو پات خراش برداشت بميرم
حالا انقدر عزيزم بايد زمين بخوري تا راه رفتنو ياد بگيري
بازي اشكنك داره سر شكستنك داره