هیلداهیلدا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره
همدم و هومنهمدم و هومن، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

هیلدا پرنسس کوچولوی ما

اندر احوالاته مهر ماهه 91

1391/7/17 20:45
595 بازدید
اشتراک گذاری

میبینی هیلدا جونم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

از 3 شنبه هفته پیش تا امروز فقط 2 ساعت هیلدارو دیدم 

حالا چرا ؟

چون مامانم زونا گرفتهناراحتگریه و چون واگیر داره تا 2 هفته  ( مخصوصا واگیرش برای بچه های خیلی کوچیکه ) دقیقا از 3 شنبه هم شروع شده تا 2 هفته هیلدا نمیاد خونه ما . خب حالا چرا من نمیرم پیشه هیلدا ؟؟؟؟سوال

چون این ترم 4 روز تو هفته کلاس دارم . 1 روزم کلاس زبان .

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

سمانه مامان ستایش
18 مهر 91 2:47
آخه خاله جون خیلی ناراحت شدم
انشالا زودتر خوب بشن مامان بزرگ هیلدا جون.
خاله چقد سرت شلوغه


مرسی خاله جونم
ایشالا خاله اخه خیلی بیماریه سختیه
اره سرم شلوخ پلوووخه
مامان ساینا
18 مهر 91 10:39
الهی مامانی زود زود خوب بشن. خیلی سخته. پدر یکی از دوستام داشت تا مدتها درگیرش بود. می گن چارش فقط استراحته.
پس همونه از هیلدا جون خبر نداریم. خاله جان این ترم کلا کلاس دارن. انشاله همش به خوبی و خوشی بگذره. البته دوران خیلی شیرینیه ها. ما از راه دور همه رو می بوسیم.


ممنون نرگس جونم
خاله میرم پیشش اما فعلا یه دو هفته ای کمتر دیگه .
عزیزم شیرینه و خیلیم خوش میگذره ولی خب سختیای خودشم داره ولی خب بهتر از خونه نشستنه
بوس برای ساینا و مامانه مهربونش
مینا مامی لیانا
18 مهر 91 13:06
ای وای خیلی ناراحت شدم یاسی جون خیلی بیماری سختی برای بزرگترها . ایشالا که هرچه زودتر مامان عزیزت خوب و سلامت بشن.
خودتم که حسابی مشغول درس هستی خیلی خوبه ایشالا همیشه موفق باشی.
راستی چه رشته ای میخونی ؟؟
به سمیه جون سلام برسون و هیلی جونمو ببوس


مرسی مینا جون اره واقعا خیلی سخته و خیلی درد داره
نه بابا درس خون کجا بود شبه امتحانیم من بانکداری میخونم عزیزم
مرسی عزیزه دلم حتما .ببوس لیانا جونمو
مرجان مامان فرشته ها
18 مهر 91 16:06
آخی ایشالا مامان بزرگ زودی خوب میشه و هیلدا کوچولو بازم میاد پیشتون
خاله حالا ارفاق بده و یک کوچول برو خونه سمیه و هیلدا جونو منتظر نزار


مرسی عزیزم ایشالا
خاله به خدا انقدر خستم من الان نیم ساعته برگشتم اصلا حال ندارم ولی خب وقتای خالیمو سعی میکنم برم حتما
مامان ترنم کوچولو
18 مهر 91 18:38
ایشالله زودی مامانت خوب شه.خیلی سخته پدر شوهر منم گرفته بود پاز پخته روش بذاری زودتر چرکاش میزنه بیرون.(میگنا من که ندیدم)
ایشالله خودتم تو درسا موفق باشی و یه الگوی نمونه برا هیلدا جونی


مرسی عزیزم .اره خیلی سخته .ببخشید چیه پخته ؟ چی هست ؟
ممنون عزیزم خاله من درس خون نیستم هر چند دوست ندارم هیلدا درسخونشه دوست دارم شیطون باشه یه کوچولو در کنارش درسم بخونه هههههههههههههه
مامان یاس
20 مهر 91 13:05
الهییی.ایشالا هرچه زودتر خوبه خوب بشن.


مرسی خاله مهربون