یه روز خوب تو پارک
هفته پیش 3 شنبه 4 مهر 91 با مامانی و بابابی و مامان سمیه و هیلدا جیگر شیطونم رفتیم بوستان گفتگو چند روزی نبودم برا همین عکساش یه خورده دیر شد دیگه .البته عکس تکی از هیلی کم انداختیم و بیشتر دسته جمعی انداختیم اینم چند تا از عکسای هیلدا جونم.خاله جونیااااااااااااا هیلدا کلی بلا شده مامانم به سمیه میگه اگه به خودت بره کلی شیطون میشه اصلا تو بغلت نمیمونه و خودشو یا از پایین سر میده میره پایین یا پرت میکنه به سمت بیرون . قبلا یه کوچولو بای بای میکرد اما الان درست و بامزه بای بای میکنه. سرعت 4 دست و پا رفتنش و بلند شدنشم زیاد شده و هیچ چیز ار دستش در امان نیست
خدا رو شکر غذا خوردنت خیییییییییییییییلی بهتر شده ماشالا ماشالا میوه مخصوصا گلابی خیلی دوست داریتو عشخ مایی
بقیه عکسای پرنسسم تو ادامه مطلب :
اینجا هی صدات میکردیم که برگردی دوربینو ببینی اما محو تماشای مرغابیا بودی
عززززززززززززززززززززززززیز دلم