هیلدا و خاله یاسی
هیلدا وخاله یاسی :
سلام عشقم
همین جوری نشسته بودیو بازی میکردی یهو دیدم چقدر این حالت نشستنت بازی کردنت با هاردم و حتی لباست برام اشناس بعد یادم اومد وقتی عسل جون دختره خاله میترای عزیز اندازه شما بود تازه مینشست اومده بودن خونه شما (که اون موقع نبودی) دقیقا رو همین مبل با همین حالت نشسته بود .عسل خیلی دختره ماهیه ماشالا ایشالا هیلدام به خوبی عسل بشه
اینم عسل جون (با اجازه خاله میترا - شانس اوردم این عکسو از 3 سال پیش دارمش):
این هیلدای من:
بقیه در ادامه مطلب:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی