هیلدا جونم غذا میخوره
عاشقتم نفسم که اینقدر بزرگ شدی که میتونی غذا بخوری .همین دیروز بود که دنیا اومدی خالا کلی وروجک شدی .
امروز خاله میترا جون اومده بود تا به مامان سمیه هم یاد بده چجوری فرنی درست کنه هم یه خورده دل مامان سفت بشه وهی نترسه .عسل خوشگلمو نیاورده بود و گذاشته بودش مهد .خاله میترا هوارتا بوس برات میفرستیم توعشق مایی
منم که تدارکات و فیلمبردار از خواب بلند نشده پریدم خونه سمیه اینا
امروز هیلدا 2 تا قاشق فرنی خورد .اولش قیافشو یه جوری کرد ولی بعدش خورد راحت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی