دختر گلم 17 ماهه شدي.....
اين ماه يكي از ماههايي بود كه شما خيلي بزرگ شدي هم از نظر رفتاري و هم از نظر احساسي ...
تقر يبا هر كلمه اي كه بهت ميگم اگه سرحال باشي يه چيزي تومايه هاش ميگي و دوست داري هر چي ميگم توو ام يه جوري گفته باشي البته بازم ميگم اگه خيلي سرحال باش
اسب رو انقدر بامزه ميگي سينش رو نوكه زبوني و وقتي داري ميگي زبونت از دندون هات اومده بيرون و ميگي اس
زنبور ميگه زيييييييي
لپتاپ اپ اپ
آب رو خيلي خوب ميگي و يه وقتايي انقدر ميگي آپ كه مامانت نگران ميشه كه نكنه مشكلي هست كه انقدر آپ ميخواي
واي از ماما گفتنت يه وقتايي كه تو تختت خوابي بيدار ميشي و ميبني نيستم انقدر خوشگل صدام ميني كه دلم ميخواد پرواز كنم تو اتاقت آروم و سوالي ماما
صبح ها كه چمهاتو باز ميكني دنبال بابا ميگردي و چند بار ميگي بابا...بابا.....بابا
اگه صدايي شبيه در بياد يا صداي كليد يا تقو توخ فوري ميگي بابا
كلا توي رو چندين بار سراغ بابا رو ميگيري بهت ميگم باباعصر مياد تو ميگي اس
وقتايي كه خوشحالي از موضوع جالبي و ميخواي اونو تعريف كني ومتعجب هم هستي اينجوري ميشه... زالا لالا زامبا زازا لازا لازا..... مثلا شبي كه رفته بوديم بيرون واسه بزن و بكوب انتخابات يه آقايي ا ز سانروفه ماشينش اومده بود بيرون و كلي قرهاي خوشگل ميداد .تا شب كه مي خواستي بخوابي دستتو باحالت ناناي ميبورد ي بالا و تعجب انگيز ميگفتي زالا لالا لزا زامبا زالا.....
از نظر خوابيدنت خيلي مستقلتر شدي و ميخواي كه بزارمت توي تختت يك ربع با عروسكهات خوشگل بازي ميكني ولي وقتي خوابت ميگيره ميخواي بياي توبغلمم و دو ديقه ا ي خوابت ميبره و بعد ميزارمت تو تختت شب ها خوب آب ميخوري ولي شير هم حتما بايد بخور ي وگرنه بدخواب ميشي و....
غذا خوردنت يك خورده بهتر شده و قيمه و قرمه سبزي و كتلت خيلي دوست داري گوش شيطون كر
و وقتي من بهت ميدم ديگه خيلي مثل قديم نيستي و از دستم ميخوري البته گاهي
صبح ها نون و پنير و گردو خيلي دوست داري و گردو رو كه عاشقشي البته گاهي هم لب نميزني...
دنت رو اگر بدم به خودت و تمام هيكلتو دنتي كني شايد 4 5 قاشق بخوري عاشق بستني هستي و انگشت اشارتو ميمالي رو زبونت يعني بله......يعني روزي 3 4 بار هم بدم ميخوري البته خوب نميدم شايد اگه خيلي ناچار باشم 2بار ولي 3 4 بارو ميخواي
پاستيل رو خيلي خوب ميخوري واست ريز ريز ميكنم و تند تند همشو ميذاري توي دهنت و بعد بشقاب به دست مياي پيشم هرجاي خونه كه باشم كه بازم بهت بدم
پفيلا رو بيرون بهت ميدم وقتي سوار كالسكه اي كه حوصلت سر نره
چند روز پيش بهت كشمش دادم دوست داشتي ولي احساس كردم يه خورده گرمه ديگه كمتر بهت ميدم
دخترم يه كم بهونه گير شدي نميدونم به خاطر دندون هات يا به خاطر سني هست كه داري واردش ميشي.ميوه و شكلات و پاستيل يا هر چيزي رو همون جوري كه هست ميخواي و اگه برات نصف كنم كوچيك بشه يا هستشو در بيارم يا پوستشو بكنم يا از كاغذش در بيارم انقدر گريه ميكني كه من مات ميمونم
بعضي روزها تمام مدت دنبالم راه ميري و با حالت نق ميگي ماما ...ماما.... ويه وقتايي واقعا خلم ميكني واسه هر چيزي نق و قهر و .....
موقع راه رفتن توي خيابون دستمو نميگيري و اگر هم دستتو بگيرم به زور از توي دستم در مياري
خوبه كه داري بزرگ ميشي و ميفهمي با همه سختي هاش و كم اوردناش دوست دارم و از لحظه لحظه هاش لذت ميبرم خدارو شكر مي كنم كه تنت سالمه و ميتونيم كنار هم باشيم با هم زندگي كنيم به اميد خداي مهربونمون