هیلداهیلدا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره
همدم و هومنهمدم و هومن، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره

هیلدا پرنسس کوچولوی ما

عکسای 15 ماهگی و 16 ماهگی

1392/3/12 0:07
1,417 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره با کلی دلهره  و استرس امتحانای من تموم شد و وقت کردم برم پیش سمیه عکسا رو ازش

بگیریم

این دو ماه اخیر مامان سمیه گوشی خرید و بیشتر عکسا با گوشی بود چون هم حمل دوربین یه

جاهایی سخت بود هم هیلدا میومد سریع که دوربینو بگیره و نمیشد. برای همین منم نمیتونستم

عکسا رو از سمیه بگیرم برای همین این جوری شد دیگه

این عکسا از تقریبا هفته اول اردی بهشت تا همین امروزه

خیلی زیاده ولی دیگه سعی میکنم زود زود بیام برات بنویسم و عکسای عشقم و که هرچی بزرگتر

میشه

بیشتر عاشقششششششش میشم و میذارم

 

 

عکسای عشقم در ادامه مطلب :

باقی مانده عکسای شمال "

 

این عکسا از سری عکسای خاله ای شدن شدید هیلداس

که وقتی میرفتم ظرف بشورم میومد به پاهام میچسبیدی که

بغلت کنم خب منم نمیتونستم مامان زری هم گذاشتت بالا بقل دستم که گریه نکنی

 

و در ادامه ی خاله ای شدن شما

که توی پست شمال نوشتم وقتی خواب بود از بالای سرم تکون نمیخوری اینم عکساش

 

حالای سری بازی های هیلدا و علیرضا ( پسر عمویی )

 

هیلدا روز تولد خاله یاسی

اولین باری که تو هایپر استار ازین ماشینا سوار شدی ( خخخ ماشین نیشخند)

کلاسای مادر و کودک ( که عکسا خیلی کم و تار بود )

خونه خاله میترا و بازی با عسل عشقم

بازی های پرنسسم در خانه

اولین موهای خرگوشی

قربونت برم که شکل دخترا شدی تازه

اب بازی در حیاط مامان جون

 

عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااشقتم یه عالمه

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

mamane m@ni
11 خرداد 92 23:50
هیلدا جون چقدر بانمکی خاله.
راستی هم سن مانی منی


مرسی عزیزم
ای جووونم حتما به پسرتون سر میزنم
سارا (مامان درسا)
12 خرداد 92 14:24
ای جون دلم
هزار ماشالا یه جاهایی آدم دلش می خواد بخوردت عزیزم
وییییییییییییی
یاسی جونم از خونه نرگس عکس نداشتی بذاری ؟
می بوسمتون



مرسی سارای عزیزم
از خونه نرگس جونم عکس بود فقط خیلی خوب نبود تار بود و نصفه نیمه برا همین گفتم از شماها میگیرم
عشقمو ببوس
خاله نرگس
12 خرداد 92 16:30
به به دلمون برای خاله مهربوووووووون تنگ شده بود یه عالمه. اول برای گل روی ماهت.
قربون خندیدن و آب بازیت برم من. معلومه خیلی خوش می گذره عشقمممممممم.
وای خدا خوش تیپ. خوش مو. دخملی. چه بهتم می یاد این مدل مو عزیزم.
مهربونیتو در عشق به عروسک قربون. کاش من جای عروسکت بودم
چه کلاس مادر و کودک شلوغیه. معلومه با اینهمه نی نی به شما خوش می گذره.
هیلدا جونم منم سوار ماشینت می کنی؟ منم ماشین بازی.
ما هم کیکی بی بی خواستیم
معلومه روابط با پسر عمو هم بسیار خوبه.
قربون خاله ای شدنت برم. چه کیفی داره یاسی جون.
من که همیشه ساینا رو می زارم رو کابینت تا بتونم ظرف بشورم.
گوشی نو مبارک سمیه جون.
یه عالمه بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس



خاله منم دلم برای شماها کلی تنگ شده
اره خاله میبینی چه چسبیده عروسکشو خخخ
کلاس مادر کودکم خوووبه جای شما خالی
خاله بفرمایید کیک بی بی
اخ خاله اره اون تایم خاله ای شدنش کلی با حال بود منم کلی حال کردم
قربووووووووون ساینا عشقم برم که دلم براش یه ذره شده
یه عالمه میبوسمتووووووووووون
مامان یاس
14 خرداد 92 0:48
عزیززززززززززززززم چقدر خوردنی میخندییی مخصوصا موقع آب بازی بوس گنده


مرسی خاله جونم شمام یاس خوشگلمونو کلی ببوس
عمه و آریسا کوشمولو
14 خرداد 92 1:08
واقعا شیرینی عزیزم
خوش بحال خاله جونش منم عشق میکنم وقتی اریسا میچسبه به من


مرسی عزززیزم لطف داری
اره واقعا عشق میکنم
✿✿الهه مامان روشا جون ✿✿
14 خرداد 92 1:32
خب خدا رو شکر دلمون آب شد خاله یاسی.حالا شاگرد اول میشی دیگه؟؟؟؟؟؟؟؟؟/حداقل ما این همه از نعمت دیدن عکسا و پستها مروم شدیم از اونور موفق آمیز بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یعنی خاله ای شدن انقدر شدید بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟پس خوبه من خاله نمیشم اگر میخواست روشا انقدر بهم بچسبه و بالای سرم بشینه و از کنارم جم نخوره بچه خواهرمم بچسبه بهم دیگه سر و کله و مو واسم نمیموند
میبینم که آفتاب از غرب طلوع کرده و هیلدا جونم داره ماست میل میکنه.وای اون روز خونه نرگس جونم لب به هیچی نزد .
خاله یاسی جون تولدت مبارکککککککککک ما کلا یه چند وقتی کمرنگ بودیم.به خاطر مامان مهدی بیشتر بیمارستان بودم.شرمنده که تازه با خبر شدم.
وای فدای اون بازی کردنات خالههههههههههههههه دلم میخواد قورتت بدم.
ای جان موهات خیلی بامزه شده دیگه مامان سمیه باید همیشه واست اینجوری ببنده.خیلی بهت میاد




هههه الهه جون گذشت اون زمانی که همیششششه شاگرد اول بودم پیر شدم دیگه مغزم نمیکشه زیادی بخونم
ولی خب خداروشکر خوب بود
الهه جوونم انقدر خاله شدن کییییییییییییف داره من الانش عاشق خالمم
هیلدا اره نسبتا غذا خوردنش بهتر شده خداروشکر
مرسی الهه جون نه بابا من اون پستتو خوندم فهمیدم سرتون شلوغه عزززیزم
بازم مرسی خاله الهه یه عالمه میبوسمتون
مامان سارا
16 خرداد 92 18:24
خواند زبان دلم ثنای محمد(ص)
ماند خرد خیره در لقای محمد(ص)
دیده دل، جام جم به هیچ شمارد
سرمه کند گر زخاک پای محمد(ص)
عید مبعث بر شما و خانواده محترمتان مبارک


عید شمام مبارک عزیزم
منیر
19 خرداد 92 11:59
ای جان چه نازی
اگه مایل هستید تبادل لینک داشته باشیم


مرسی عزیزم
بله حتما لینکتون میکنم
سارا (مامان درسا)
19 خرداد 92 13:20
الهه اومده سمیه رو دعوت کرده
منم اومدم یاسی جونم رو دعوت کردم
بوس


مرسی سارا جونم فقط الان دیگه سمیه پستشو گذاشته من چه جوری بذارم ؟؟؟؟
نازنين
22 خرداد 92 12:00
سسسلام هيلدا جون تابستون بهت خوش مي گذره ايشالا هميشه شاد و سلامت باشي راستي به منم يه سري بزن




مرسی نازی جووونم
زهرا
23 خرداد 92 19:30
سلام یاسی جونم منو یادت میاد؟؟؟؟خوبی؟ماشالله هیلدا چقدرررررررررررررررررررررررر بزرگ شده!راه هم میره؟من ک خدایی باورم نمیشه!8ماهی میشه که کلا به وبلاگ آیسا سر نمیزدم به خاطر این درسا!خوشحال میشیم پیشمون بیاین!


سلام زهرا جون خوبی عزیزم ؟ بله که یادم میاد
مرسی دوستم
اره حدس میزدم درس داری نمیای
حالا که تابستونه زود به زود به ما سر بزن خوشخال میشیم