هیلداهیلدا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره
همدم و هومنهمدم و هومن، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره

هیلدا پرنسس کوچولوی ما

شیطونک من

1391/4/4 21:24
2,184 بازدید
اشتراک گذاری

هیلـــــــــــــــــــــــــــدا جونم کلـــــــــــــی شیطون شده کلی کلی قلب

من عاشق نگاه کردنتم وقتی با یکی دیگه حرف میزنیم و کلی با تعجب نگامون میکنی تو عشـــــــق منی قلب

خیلی وقت بود غلت زده بود ولی فقط یه دونه دیروز غلت دومشم زد .از خیلی وقت پیشم سینه خیز میره تو 5 دقه 180 درجه میچرخه و کلی میاد جلو ماچ

دیگه رو نی نی لای لای هم واینمیسته .

وقتی هم تو بغلته اگه یه چیزی ببینه که توجهشو جلب کنه یه جوری از تو بغلت خودشو میرسونه بهشماچ

جدیدا خودش میاد بغلت یا دستاشو میاره بالا یا انقدر دست و پا میزنه تا میاد بغلت .قربونت برم عزیز دلم که انقدر زود داری بزرگ میشی .قلبماچ

i love you hilda

پریشب اومدی خونمون تا منو دیدی بغض کردی کلی بهم بر خورد ولی بعدش خوب شدی بغلت کردم بردمت تو اتاقم باهم اشتی کردیم .بعدش خاله صدف اومده بود بهش حسابداری یاد بدم یکم من یادش دادم .بقیشو مامان سمیه .و هیلدا با اینکه خوابش میومد ساکت بود تو بغلم .اون شب کلی با دایی حمیدم خوب بودی و بهش میخندیدی بر عکس هر دفعه حالا دیگه باهاش دوست شدی .افرین عشقم

بقیه عکسام تو ادامه مطلبه ها:
تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست
تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست
تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست
برو اونور بذار کاغذمونو بخوریم چقدر عکس میگیری اخه
بابا من دیگه بزرگ شدم نی نی لای لای نمیخوام
منو بیار بیرون بابا کم عکس بگیر
بذار یه ژست بگیرم ازم عکس بگیر دست از سر ما بردار
یه ژست دیگه
برو دیگه خسته شدم
تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست
تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست
تصاویر زیباسازی - جدا کننده پست
ماشالا یادتون نره خاله هاماچماچقلبماچ
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

مهسا
4 تیر 91 21:52
ای جووونم چه دخمل خوشملی




مامان ساینا
4 تیر 91 22:08
الهی خاله فدای همه کارهای قشنگت بشه. چه خنده های ملیحی داری تو دختر. این خنده هات منو کشته خاله جوووون. راست می گه بچم بذارین راحت باشه.
قربون کاغذ خوری.
تو عشق منی


مرسی خاله جووووووووووووون.راحته دیگه .
مامان یاس
5 تیر 91 12:02
ماشاله هزار ماشاله . جیگر خاله واسه خودش خانومی شده .کلی کارای جدید یاد گرفته. خاله جونی عاشق خنده هاتم


مرسی خاله جون .
مامان ساینا
5 تیر 91 18:21
یاسمن جون اگه خدا بخواد جور بشه که بیام. منم خیلی خوشحال می شم از تزدیک با شما و سمیه جون آشنا بشم. آخه می دونی من تنبل خانومم. خونمونم هفت تیره مرکز طرح ترافیک نمی تونم ماشین بیارم. حالا ببینم چی می شه. انشاله که خیره. ولی بابایی ساینا خیلی استقبال کرد.
مامان بهراد
5 تیر 91 19:00
عزییییییییییییییییییزم ببین چه ناز میخنده این فرشته کوچولو.....
خاله جون :شنیدم غلت می زنی
افرین عزیز خاله


مرسی خاله .خیلی شیطون شدم رو نی نی لای لایم هم غلت میزنم .
خاله جون
7 تیر 91 11:46
عزیزمممممممم ماشالله


مرسی خاله
مامان ساینا
7 تیر 91 12:36
خصوصی عزیزم
مامان ساینا
7 تیر 91 15:42
خصوصی فوری
مامان ساینا
7 تیر 91 15:58
ممنون عزیزم ولی دو تا کلاسه ها؟ گفت یکی شنبه 17 یکی هم چهارشنبه هفته بعدش شروع می شه.
با هم باشیم ها


ااا شايدم سميه اشتباه شنيده اخه گفته شنبه 2 تا ساعته
مامان ساینا
7 تیر 91 16:47
نمی دونم والا گفت جا داریم یکی. حالا قرار شده تماس بگیره البته قبل از شروع کلاس. انشاله خیره.


ايشالا جور ميشه
مامان ترنم کوچولو
7 تیر 91 21:56
ماشالله خانوم شده
خاله خوب دختری دیگه داره آدمای روز و برشو میشناسه برا همین غریبی میکنه وقتی دیر به دیر میبینیش


اره خاله .این همه باهام دوسته وبهم مبخنده ولی اگه یه هفته نتونم ببینمش انگار نه انگار کلی باهم دوست بودیم دوباره خالا باهم دوست شدیما
مرسی خاله جون
نفس
8 تیر 91 10:54
آفرين به اين خانوم كه ايقده شيطون شده و دل از همه مي بره
خاله جون ان شاالله هميشه خنده رو باشي خوشكل


مرسی خاله جون.
کودکانه های من
9 تیر 91 19:27
سلام
نهههههههه
من هنوز 7 تا امتحان دیگه دارم
تا آخر تیر ماه


اشکال نداره عزیزم .ایشالا خوب بدی
مامان ساینا
10 تیر 91 7:21
خ ص و ص ی
مامان ساینا
10 تیر 91 14:58
دوباره خصوصی گذاشتم.
زهرا
27 تیر 91 23:56
وای چه نی نی خوچلی خدا براتون نگهش داره مفتخرمون میکنید اگه سری هم به ما بزنید.


مرسي عزيزم.حتما