تولدم
وای دیروز از صبح سمیه بهم گفت عصر بیا خونمون دوستام میان میخوایم باهم عکس بگیریم منم اماده شدم رفتم یهو تا درو باز کردن دیدم دوستام اونجان و جیغ و تولد مبارکو و حسابی سوپرایز شدم قلبم تند تند میزد ولی کلی خوش گذدشت جا همه خالی مرسی از همه کلی زحمت کشیده بودن مخصوصا مامانم و سمیه و صدف جونم من عاشق همتونم
حالا عکسای هیلدا جونم که توی تولدم خیلی خانوم بود و اهنگ و رقصیدنو کلی دوست داره مخصوصا جلوش وایسی برا اون برقصی
در ادامه مطلب:
حالا عکسای قلت خوردن هیلدام
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی