هیلداهیلدا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره
همدم و هومنهمدم و هومن، تا این لحظه: 8 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره

هیلدا پرنسس کوچولوی ما

ما برگشتیم هورااااااااااا

1393/4/7 8:47
888 بازدید
اشتراک گذاری

صدات میکنما خندونک این جمله ی خیلی بامزه با لحن بانمکت وقتی کسیو صدا میکنی و جواب نمیدیم منو کشته

با من بودی ؟ منو صدا زدی ؟ چرا منو نگاه میکنی خندونکواین جمله های با مزه وقتی تو اتاقیو یکی تو پذیرایی یکی دیگرو صدا میزنه و شما فکر میکنی همه با شمان خندهاخه من عاشقتممحبت

دوست دارمبوس : قربون احساساته خالصانت برم که یهویی بی مقدمه میگی دوست دارم .محبتمن که عاشقتم.

 

از در که میای تو میگی هاسی هست ؟ بعد میدویی میای تو اتاق بغلم.بغل

یه وقتایی میای و به هیچکس سلام نمیکنی و همش میگی باباجون کوجاست ؟ و تا باباجونو میبینی میخندی و میگی باباجون سلااااام (کلی پر انرژی)راضی

عاشق خاله نازنین مهد کودکت هستی ازین موبایل اسباب بازیا بابا برات خریده بود وای من اون شب مردم انقدر با خاله نازنین حرف زدم همش گوشیو میزاشتی دم گوشم میگفتی خاله نازنینه خندونک

یه روز ظهر که پیشم بودی و میخواستی بخوابی هر کتابیو میخواستم برات بخونم دوست نداشتی خودت اسم شعرایی که مامان سمیه برات میخوندو میگفتی که برات بخونم ولی من هیچ کدومشونو بلد نبودم بالاخره بهت گفتم میخوای برات شنگول منگولو بخونم و توام قبول کردی ازون روز انقدر دوست داری خودت میگی برام بخون

و یه جاهاییشو خودت میخونیبوس

هنوز پوشک میپوشی و مامان سمیه داره طبق اون چیزی که مشاورت گفته باهات کار میکنه اما وقتایی که میخوام پوشکتو بپوشونم همش میگی پوشک برا نی نیاس برا بردیاس هر وقت جیش داشتم نازنین بگم جیش جیش.

عاشق پارک رفتنی و همه بچها میشناسنت و انگار مربیتن تا میرسیم همه میگن هیلدا اومد بعد هی میگن خاله من مواظبش باشم توام ازین که یکی هی دستتو بگیره و بگه اینور برو اون ور برو خوشت نمیاد ولی کلا بچها رو خیلی دوست داری یه نی نی اندازه خودتم هست که خیلی دوسش داری اسمش مهرسام تا میرسی صداش میکنی.

هنوز هم عاشق بستنی هستی.

کلی خداروشکر حرف گوش کنی (بزنم به تخته )البته لجبازی هم داری اگه تو فاز لجبازی باشی نه حرف گوش نمیدی ولی در مواقع عادی چرا زیبا

خیلی سالاد دوست داری خندونکنون و ماست خندونکنون و دلستر خندونکو از همه جالبتر جیگر خندونک

چند وقتی که مامان سمیه یه خورده مریض بود موقع رفتن به خونه گریه های میکردی که به زور میبردنت یا ما میومدیم خونتون با زور و گریه میزاشتی ما برگردیم ولی الان خیلی بهتر شدی مخصوصا که همش میگی مامانم کی میاد بابایم کوجاس بابایم کی میاد و بیشتر علاقه داری بری خونه.

ببین خندونک عاشق این اصطلاحه ببینتم اخه . با قیافه حق به جانب میگی ببین.زبان

یه بار یه کاربدی میکردی چشمک(دستت تو مماخت بود ) من برگشتم بهت گفتم هیلدا نباید دست تو دماغت بکنی کار خوبی نیست و کلی توضیح دادم بعد برگشتی خیلی بامزه به مامان جون گفتی ببیییییییییین یه جوری که انگار مامان جون کار اشتباهو انجام داده و تو داری حرف منو تایید میکنی برا مامان جون وما پخش زمین بودیم اون لحظهخنده

عکسای عشقم به سوی مهد کودک

 

 

 

 

بازی اخر ایران خونه خاله نازنین با بردیای خوشگل

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

نازي
22 تیر 93 13:44
سلاممممممممممممممممم جيگر عزيزم خوبي عكسات خيلييييييي قشنگن عجيجم سلام به مامان و باباتم برسون باباي جيگر
خاله یاسی(بانوی اردی بهشت)
پاسخ
مرسی نازی جونم
هیلدا
16 شهریور 93 20:22
وایییی عزیییییزززم! خیلی بانمکه و خوشگله! من خیلی وقت بود نیومده بودم وبلاگتون، اصلا منو یادتون هست?!?
خاله یاسی(بانوی اردی بهشت)
پاسخ
سلام عزیزم مرسی دوستم اره عزیزم مگه میشه همنام های عشقم یادم بره