برف برف برف میباره
عجب برفی اومدددددددددده
با اینکه میگن بی سابقه بوده حتی تو تهران ولی من هیچ وقت برفی رو که دو روز بعد از تولدت سال 90 اومد و من نزدیک بود به امتحان نرسمو فراموش نمیکنم
امروز رفتیم تو حیاط با مامان سمیه و مامانی هم یه ذره برف بازی هم عکاسی به نظرم قشنگترین عکس عسکه تو برفه
دوست ندارم وبلاگت فقط عکسات باشه عکسی که خب تو هارد لب تابمم با تاریخ و شرح حال هست دوست دارم غیر از عکس شرح کارات و حرفاتو فعالیتاتم باشه
اما اینروزا بیشترین جذابیت شما حرف زدنای بانمکتونه که باید نوشت اما نمیدونم تا میام بنویسم همش از سرم میپره
یه چند تاییش یادمه مینویسم البته با نمکهاش چون تقریبا همه چی میگی تازه تازه جملهای دو کلمه ای میگی
یکی که از حرفاییت که عاششششششششششششقشم اینه که بقیرو بغل میکنی و میگی عشق منی واااااااااااااااای خیلی خوردنی و بانمک
هر چیزی میبینی میگه منه منه یعنی مال منه
پوسیدا ----> پلیسه
سیمیدا---->سیب زمینی
پیسیدا----->پیتزا
ماکووونی ---->ماکارونی(عاشق نودلی و به تبع من با چپستیک و همش میگی چوبش چوبش )
بخون رو خیلیییییییییییییییییییی بانمک میگی بوخون
بیشین
از وقتی رفتیم اتلیه یه ژستاااااااااااااااااای میگیری
از الان عشق سریالی عین خودم زود بزرگ شو باهم سریال ببینیم
هر کارو ادایی توی اهنگاو فیلما در بیارن تو هم اداشونو در میاری
امشب رفته بودی رو مبل پرده رو زده بودی کنار میگفتی سلاااااام برف بازی
اومدم کنارت نشستم که کوسنارو بهم نزنی و کثیف نکنی اخه مامانی به خاطره مهمونی که داشت خونه تکونیمونو زود کردیم و مامانی خیلی مواظب که تو عید کثیفشون نکنی بعد نشستم پیشت اومدی به زور میگی پاشوو پاشوو
هپو ----->پتو
شوکاکا----> شکلات
به اب پرتفال و خود پرتغالو نارنگی کلا میگی ابوتاغ همون اب پرنغال و عاشق پرتغال و نارنگیی
حالا عکسای برف بازی امروز در ادامه مطلب :